به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حسام کیان مقدم از فعالان و کارشناسان منطقه شبه قاره در یادداشتی که به حوزه نیوز ارسال کرده، به تحلیل رخدادهای اخیر در این منطقه پرداخته که تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
باور کشته شدن ۵۰ مسلمان هندی با وضعی فجیع برای بسیاری از فارسی زبانانی که با روتوش بالیوود هند را نگاه می کردند سخت بود ولی ریشه این ماجرا کجاست.
هند این روزها درگیر کرونا شده ولی پیش از کرونا نیز جامعه دومین کشور پرجمعیت جهان با التهاب و تنش های بزرگی مواجه شده بود که می رفت تا مشکلات سیاسی این کشور را بیش از قبل کند، خبر کشته شدن مسلمانان هند به سرعت در سراسر جهان پیچید و حتی در ایران نیز واکنش های منفی بسیاری به همراه داشت ولی ریشه های این اتفاقات چیست؟
التهاب های پشت دیوار
رئیس جمهور آمریکا قصد سفر به هند را دارد تمام مقدمات سفر وی آماده شده و دهلی نو خود را آماده میزبانی از یک شخصیت مهم سیاسی کرده است. به دستور دولت هند حتی مسیر حرکت رئیس جمهور آمریکا پاکسازی شده و هر جا بیغوله ای، کپری، حلبی آبادی وجود دارد با دیوار کشی از صفحه نگاه ها محوشده! هر چند موقتی و غیر واقعی. مهم این است که هند به چشم ترامپ زیبا به نظر برسد.
رئیس جمهور آمریکا در میان ساز و دهل و رقص هزار رنگ هندی ها وارد استادیومی می شود که مملو از جمعیت شده ولی نگاه دنیا به شهر دهلی نو خیره شده و خون مسلمانان خیابان های این شهر را رنگین کرده است.
هندوهای متعصب فرصت را مناسب دیده اند تا به مسلمانانی که برای دفاع از حق شهروندی خود در خیابان ها حضور دارند حمله کنند، هر لحظه صدای انفجاری به گوش می رسد، به سوی مسلمانان تیراندازی می شود و جمعیتی با شکستن درب منازل مسلمانان به آنها حمله می کنند و خانه ها را به آتش می کشند.
تراژدی وقتی کامل می شود که جنازه یک بانوی مسلمان به همراه فرزندش از زیر خاک بیرون کشیده می شود! آنها زنده زنده دفن شده اند. همزمان جنازه دیگر مسلمانان از فاضلاب های اطراف دهلی پیدا می شود و سفر ترامپ نیز در میان لبخندها و خنده های فاتحانه به پایان می رسد.
۴۰۰ مسلمان به شدت زخمی شده اند بیش از ۷۰۰ خانه و مغازه متعلق به آنها در آتش نفرت و خشم سوخته است و ۵۰ نفر نیز دیگر در این دنیا نیستند. اتفاق تلخی که روتوش تصنعی بالیوود را از چهره هند کنار می زند.
شروع ماجرا کجاست؟
مسلمانان سال ها حکومت هند را به دست داشتند و در آبادانی این سامان کوشیدند، بناهای بزرگی مانند تاج محل و مسجد شاه جهان همه و همه یادگار دوران شکوه اسلامی در هند است آن روزها و همزمان با اقتدار مسلمانان فارسی نیز در هند جلال و شکوهی بی مثال داشت و حتی تبدیل به زبان دربار شده بود ولی افسوس که عوامل مختلف دست به دست هم دادند تا شکوه فارسی همراه با شکوه مسلمانان در هند به زیر کشیده شود. مسلمانان صحنه قدرت را تقدیم سیک مذهب ها کردند و آنها حدود ۱۰۰سال یعنی تا تا سال ۱۸۴۸ در هند جولان می دادند، استعمار انگلیس که وارد منطقه شد به دنبال متحدی بومی می گشت، مسلمانان که آموزه های دینی آنان ضد استعماری بود مطلقا متحد خوبی تلقی نمی شدند بلکه دشمن بودند، تکلیف سیک مذهب ها نیز مشخص بود آنها باید از صحنه قدرت خارج می شدند به همین دلیل انگلیسی ها سراغ هندوها رفتند. کمپانی منحوس هند شرقی با کمک هندوها قدرت را در هند به دست گرفت و فشار طاقت فرسا علیه مسلمانان شروع شد، اعدام ها دست جمعی، به حاشیه کشیده شدن در اجتماع، غارت اموال، تبدیل شدن به شهروندان درجه دو و... همه و همه رنجی بود که صفحات تاریخ کمتر آن را حکایت کرده است.
اقبال لاهوری را همه می شناسند و اشعارش را خوانده اند او نخستین فردی است (حداقل به شکلی ثبت شده) که به این نتیجه می رسد که هندوها و مسلمانان نمی توانند کنار هم زندگی کنند زیرا اختلاف اعتقادی آنها بیش از حد بیان است. این سخن را استاد رحیم پور نیز در همایشی بیان می کرد: «اقبال به این نتیجه رسید که اتحاد مسلمان و هندو محال است از این رو به فکر تشکیل کشوری جدا برای مسلمانان افتاد جایی که علیه مسلمانان ظلمی وجود نداشته باشد».
اینکه چند سال طول کشید تا آزادیخواهی مسلمانان شبه قاره نتیجه دهد را تاریخ می داند ولی اینکه چند نفر در این راه جان خود را از دست داده اند را حتی هیچ کس نمی داند. سرانجام در سال ۱۹۴۷ پاکستان تشکیل شد و میلیون ها مسلمان شبه قاره به این کشور آمدند تا برای همیشه از زیر ظلم انگلیسی ها و هندوها متحد با آنها خارج شوند.
در آن سال ها گاندی قدرت را در هند به دست داشت و تلاش می کرد تا جامعه را از فضای التهاب خارج کند او مخالف ظلم و اختلاف طبقاتی به بهانه مذهب و دین بود و با استعمار نیز مبارزه می کرد ولی هندوهای متعصب حتی خود گاندی را نیز تحمل نکردند و یک ترور سرنوشت گاندی را نیز رقم زد.
حزب کنگره (یا کانگریس) یادگار گاندی برای مردم نسل های بعدی هند است که سال ها قدرت را در دست داشت ولی از دهه ۸۰ میلادی حضور یکی از سازمان های مرموز و تندروی هندو در نظامی سیاسی این کشور بیشتر و بیشتر شد. سازمانی بزرگ و مخوف که آن را آر اس اس می نامند و ایجاد آن نیز به زمان حکومت انگلیسی ها بر می گردد.
دست پلید انگلیس در آستین آر اس اس
اگر نگاهی به تاریخ تاسیس این سازمان داشته باشیم می بینیم که آنها از ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۲۵ فعالیت خود را آغاز می کنند دقیقا زمانی که مسلمانان به رهبری «محمد علی جناح» مبارزه میکردند تا کشور پاکستان را تشکیل داده و خود را از ستم انگلیس و همراهان منطقه ای روباه پیر استعمار رها کنند. در اصل در تمامی فعالیت های این سازمان افراط گرا باید به دنبال رد پای انگلیس باشیم که اجازه فعالیت این گروه را صادر کرده و حداقل تا زمان استقلال پاکستان به صورت مستقیم از اقدامات آنها حمایت کرد.
در آن زمان آر اس اس قدرت کنونی را نداشت و شاید موسسان این سازمان هیچ گاه گمان نمیکردند روزی افکارشان در تمام هند گسترده شود. آنها معتقد بودند که مسلمانان حقی ندارند تا برای احقاق آن بکوشند. از زمان استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷ فعالیت های این سازمان نیز به شدت افزایش یافت و رفته رفته وارد دنیای سیاست شد تا قدرت را در هند به دست بگیرد.
آنها معتقدند فرهنگ هندو اصالت هندوستان است و هر فرهنگی با این فرهنگ در تضاد باشد محکوم به از بین رفتن است. از همین رو مدت هاست اسلام را که دینی مخالف سکولاریسم است و خود قوانینی اجرایی در جامعه دارد، مخالف عقاید خود می دانند.
آر اس اس حتی معتقد است با هندوهایی که در قبال مسلمانان تسامح به خرج می دهند نیز باید برخورد سخت صورت گیرد. یکی از قربانیان این تفکر شخص «گاندی» است! بینانگذار هند که تلاش داشت صلح و آرامش را به سراسر هند برگرداند در سال ۱۹۴۸ (یک سال پس از استقلال پاکستان) توسط یکی از اعضای سازمان آر اس اس ترور شد!!
در تمام سال های بعد این گروه دست به حملاتی علیه مسلمانان زدند که برای نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد: «حمله به مسلمانان در احمد آباد سال ۱۹۶۹، حمله به مسلمانان در بیوندی ۱۹۷۰، حمله به مسلمانان در تشیری سال ۱۹۷۱، حمله به مسلمانان در جمشید پور سال ۱۹۷۹، حمله به مسلمانان در کنیاکماری سال ۱۹۸۲ و حمله به مسلمانان در باگلپور سال ۱۹۸۹.»
حتی بی بی سی نیز ارتباط «نارندرا مودی» نخستوزیر کنونی هند و سازمان مخوف آر اس اس را تایید کرده و در مقاله ویژهای ضمن انتشار تصویری از مودی که احترام ویژه آر اس اس را به جا آورده می نویسد: مودی در تمام عمر خود از اعضای اصلی و مهم آر اس اس بوده است.
بی بی سی فاش میکند: تنها باری که رئیس آر اس اس «موهن بگوت» به صورت رسمی در یک شبکه تلویزیون ملی ظاهر شده و سخنرانی کرد در زمان حکومت مودی( ۲۰۱۴) بوده است.
آر اس اس تا کنون ۳ بار ممنوع الفعالیت شده ولی هر بار با فشار بسیار زیاد دست های پشت پرده موفق شده بازهم به میدان فعالیت بازگردد.
طرفداران این گروه که معمولا لباس سفید به تن می کنند با به دست گرفتن شمشیر در دهه ۹۰ میلادی مسجد مهم بابری را به تصرف خود در آوردند که البته اخیرا و در زمان حکومت حزب مودی زمین این مسجد رسما به هندوها بخشیده شد!
کشتار اخیر مسلمانان هندی نیز توسط نظامیان هندی و طرفداران افراطی آر اس اس انجام شده است که اینک قدرت را نیز در هند به دست دارند و یکی از عقاید اولیه آنها باور به ضرورت عدم وجود مسلمانان است!
رفتار طرفداران آر اس اس به گونه ای است که حتی هندو مذهب ها نیز نمی توانند آن را به درستی درک کنند و گاه خود از وجود این افراط گرایان آسیب می بینند با این حال کشورهای اسلامی باید بدانند که قربانی اصلی تفکرات این گروه راست گرا مسلمانان هندی هستند و اگر اقدامی جدی صورت نگیرد آینده برای آنها تاریک تر از حال است.
دومینوهای خطرناک علیه مسلمانان ادامه دارد...
تنها به حوادث یک سال اخیر نگاه می کنیم از زمانی که حزب بی جی پی برای دومین بار قدرت را در هند به دست گرفت و عملا حکمرانی آر اس اس تقویت شد. در همین مدت کوتاه اتفاقات مهمی علیه مسلمانان به وقوع پیوسته است:
الف) لغو خودمختاری کشمیر
یکی از مهم ترین تصمیمات دولت کنونی هند لغو خودمختاری کشمیر است به این معنا که دهلی نو با زیر پا گذاشتن تمام معاهده های قبلی به جای واگذاری حق تصمیم گیری به مردم کشمیر بخش وسیعی از این منطقه را رسما اشغال کرده و آن را متعلق به خاک خود دانست. حدود ۹ میلیون کشمیری که اکثر آنها مسلمان هستند از ۸ ماه قبل در خانه های خود حبس شده اند! و حدود یک میلیون نظامی هندی کوچکترین تردد آنها را نیز پایش می کنند تا مانع تصمیم دهلی نو نشوند.
ب) پرونده مسجد بابری
دومین اقدام بزرگ دولت هند علیه مسلمانان پایان دادن به پرونده مسجد بابری بود، به سادگی مسجد ۶۰۰ ساله بابری تقدیم هندوها شد تا به معبد تبدیل شود! پرونده مسجد بابری تاریخی ترین پرونده هند تلقی می شد و در تمام این مدت هیچ دولتی به خود اجازه نمی داد این مسجد را به معبد تبدیل کند آن هم با یک ادعای ساده: این مسجد محل تولد خدای رام یکی از خدایانی است که هندوها به آن اعتقاد دارند!
ج) قانون بازنگری تابعیت و سلب تابعیت
اقدام عجیب دیگری که توسط دولت دهلی نو به انجام رسید و عملا خشم مسلمانان را اوج خود رساند قانونی است به نام بازنگری تابعیت که به صورت ساده چنین است:
۱- هند ابتدا از افراد می خواهد که با قوانین پیچیده تابعیت خود را اثبات کنند، اجرای آزمایشی افراد نشان داد که حداقل ۱۰ درصد جمعیت هند نمی توانند تابعیت خود را ثابت کنند و در نتیجه تابعیت آنها باطل می شود! نکته جالب این است که از ۲ میلیون نفری که در ایالت آسام سلب تابعیت شدند اکثر آنها مسلمان هستند.
۲- در ادامه هند قانون دیگری را تصویب کرد که مشخص شد هدف اصلی قانون نخست فقط مسلمانان هستند! «هر غیر هندی تنها به شرط مسلمان نبودن می تواند تابعیت هندی دریافت کند».
به عبارت دیگر درب خروج از هند برای مسلمانان باز شد و درب ورود بسته شد. این قانون سبب اعتراضات گسترده در سراسر هند شد و آخرین روزهای آن نیز به سفر ترامپ ختم شد که با کشتار فجیع مسلمانان همراه بود و البته این بیماری کرونا بود که به صورت موقت باعث ختم اجتماعات اعتراضی علیه دولت هند شد.
بررسی دقیق و مفصل تمام اقداماتی که در هند صورت می گیرد و به مسلمانان مربوط می شود به سادگی ممکن نیست و نیاز به نگارش کتاب هایی جداگانه دارد ولی در این یادداشت تلاش شد اتفاقات اخیر هند و ریشه های آن بررسی شود.
انتشار یادداشت های رسیده در خبرگزاری حوزه با هدف تضارب آرا صورت گرفته و به معنای تایید یا رد آنها نیست.